شاید چنین تغییرات اساسیای از دوره نوزدهم نمایشگاه که نخستین دوره بعد از انتخاب محمود احمدینژاد بهعنوان رئیسجمهور اسلامی ایران بود سابقه نداشته است. با این تفاوت که در آن دوره بهدلیل تغییرات مدیریتی کلان در قوه مجریه این تحولات چندان دور از ذهن و منطق نبود اما امسال با توجه به اینکه هنوز تا تحویل دولت به رئیسجمهور بعدی و تغییرات مدیریتی کلان بیش از یک سال زمان باقی است، تحول مدیریتی در این سطح آن هم در نمایشگاهی که نمودار تغییرات مدیریتیاش تقریبا با فراز و فرود کم بوده، کمی عجیب و حاشیهساز بهنظر میرسد. البته این تغییرات تابعی از تغییر و تحول در معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که شروع آن به آغاز کار دولت دهم بازمیگردد؛ زمانی که محسن پرویز پس از ریاست بر 5 دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و تصدی معاونت فرهنگی وزارت، جای خود را به بهمن دری داد.
معاون جدید امور فرهنگی و رئیس نمایشگاه کتاب نیز در گام نخست یعنی دوره بیستوچهارم تلاش کرد کمابیش با همان ترکیب مدیریتی قبل نمایشگاه را برگزار کند اما در دومین گام با برکناری احسانالله حجتی، مدیرعامل سابق مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی و قائممقام چندین دوره از نمایشگاه، مقدمات تغییرات اساسی در ترکیب مدیریت نمایشگاه بیستوپنجم را فراهم کرد. یکی از جدیترین این تغییرات، جدایی حمید قبادیدانا پس از 15 سال از تیم مدیریتی نمایشگاه بود. او که سالها در کسوت مدیر کمیته حراست و بعدها در دوره ریاست محسن پرویز بهعنوان عضو شاخص شورای سیاستگذاری و معاون اجرایی نمایشگاه حضور داشت، امسال جای خود را به داریوش رضوانی، مدیرکل سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی چهارمحال و بختیاری داد. قبادی معتقد است که میانگین تغییرات مدیریتی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در تمام ادوار نسبت به معدل تغییرات مدیریتی کشور بسیار پایین بوده است، اگر چه در مقابل میگوید مدیر ارشد نمایشگاه امسال میتوانست دست به تحولات محدودتری زده و از تجربه مدیران قبلی استفاده بیشتری کند. با او درباره تجربه برگزاری نمایشگاه کتاب در دورههای مختلف و آنچه طی 25سال بر این رخداد فرهنگی گذشت گفتوگو کردهایم که در پی میخوانید.
- شما از معدود مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودید که در 15دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران فعالیت کردید. بنابراین باید ذهنیت خوبی نسبت به آنچه در ادوار برگزاری این نمایشگاه رخ داده و چگونگی تحولات آن داشته باشید. با این پشتوانه مدیریتی و تجربه سالیان متعدد فکر میکنید چرا نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بعد از 25سال هنوز نتوانسته تاریخ مدون، قابل تحقیق و در دسترسی داشته باشد؟
این موضوع قابل اهمیتی است و نمیتوان آن را انکار کرد. به اعتقاد من مهمترین معضل نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بعد از 24دوره برگزاری این است که هنوز دبیرخانه دائمی ندارد. البته این به آن معنا نیست که سوابق رخدادها و فعالیتهای نمایشگاه طی این سالها ثبت و ضبط نشده باشد. تا آنجا که من اطلاع دارم از نخستین دوره برگزاری، بخشی از عملکرد و گردشکار نمایشگاه ثبت شده است اما با شما موافقم که این اطلاعات پراکنده بوده و قابل دسترسی مستقیم نیستند.
- در دورههایی که شما عضو شورای سیاستگذاری و معاون اجرایی نمایشگاه بودید برای ثبت و مستندسازی فعالیتها و اطلاعات نمایشگاه اقدامی نشد؟
در حدود 7 سال اخیر تلاشهایی برای مستندنگاری نمایشگاه صورت گرفت. اگر بخواهم بهطور مشخص بگویم، از دوره نوزدهم بخشی از تلاشها به سمت مستندسازی فعالیتها و اطلاعات پیش رفت اما این اطلاعات هنوز هم به صورت متمرکز نگهداری نمیشود؛ بهعنوان مثال ما از دوره نوزدهم به بعد تلاش کردیم مستندات جلسات شورای سیاستگذاری که مهمترین رکن برگزاری نمایشگاه است، ثبت و ضبط شود. بر این اساس سعی کردیم تمام مطالب، گفتهها، تصمیمات و راهبردهای نمایشگاه درصورتجلسات درج و مستند شود. به خصوص اینکه تصمیم گرفتیم تمام اقدامات ولو در کوچکترین مقیاس نمایشگاه از تصویب شورای سیاستگذاری بگذرد. برای این منظور نیز آییننامه تدوین شد و بر اساس آن کارها طبقهبندی و اجرایی شد.
- اما همان موقع هم شما به اطلاعات دست اول دورههای قبلی دسترسی نداشتید یا شاید هم داشتید، اما قبل از آن چیزی در اختیار عموم قرار نگرفته بود.
اینگونه نبود که هیچ چیزی وجود نداشته باشد و الان هم اینگونه نیست. به هر حال سوابقی از دورههای ابتدایی هم وجود داشته و ثبت شده است اما مسئله اساسی همان فقدان دبیرخانه دائمی است؛ یعنی جایی که تمام سوابق، اطلاعات و فعالیتهای مستندسازیشده در آن گردآوری شود. بهنظر من اگر بخواهیم بعد از 25دوره برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران یک آسیب شناسی جدی در مورد این رویداد داشته باشیم باید به همان موضوع دبیرخانه دائمی اشاره کنیم. با وجود دبیرخانه دائمی میتوان امیدوار بود که تمام سوابق نمایشگاه در یک جا جمع، پردازش و مستندسازی شود. اگر چه باز هم میگویم در هر دوره به تناسب توان اجرایی تلاش شد تا بخشی از فعالیتها گردآوری و ثبت شود؛ چه دورههایی که مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی مجری برگزاری نمایشگاه بود و چه در دورهای که مؤسسه خانه کتاب برگزاری نمایشگاه را به عهده گرفت اما در مجموع باید قبول کرد این مستندات متمرکز نبوده و نمیتوان به سهولت به آنها دسترسی پیدا کرد.
- به موضوع جالبی اشاره کردید که مورد سؤال من هم هست؛ یعنی تغییر در نهاد اصلی برگزارکننده نمایشگاه به همراه تغییرات مدیریتی. به هر حال مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی سالها نمایشگاه را برگزار کرد و از ابتدا برای همین موضوع بنا گذاشته شد. بهنظر شما این اتفاق خوبی بود که در این دوره رخ داد و خانه کتاب متولی برگزاری نمایشگاه شد؟
اینکه یک مؤسسه الزاما مسئول برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران باشد در هیچ کجا بهعنوان مقررات و ضوابط اصلی قید نشده است. در واقع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ابتدا چنین موردی را پیشبینی نکرده بود. البته میتوان به لحاظ عقلی به این نتیجه رسید که استفاده از تجربیات گذشته میتواند راهگشا باشد. به عبارت دیگر استمرار در فعالیتهای متمرکز و استفاده از آنچه بهعنوان تجربه در طول سالیان به دست آمده میتواند نتایج بهتری را به همراه داشته باشد اما در مقابل این نظرگاه هم وجود دارد که الزامی برای استمرار حضور برگزارکننده اصلی وجود ندارد.
- خود شما چه فکر میکنید؛ استفاده از تجربه گذشته را میپسندید یا دیدگاه دوم را؟
تجربه من میگوید که گزینه اول بهتر جواب میدهد.
- اما به هر حال نمایشگاه امسال تجربه جدیدی کرده و مدیر ارشد آن تصمیم گرفته تا نمایشگاه زیر نظر خانهکتاب برگزار شود. اینکه یک مؤسسه سالها نمایشگاه را برگزار کرده و بعد از این همه سال تجربیاتی کسب کرده است و حالا جای خود را به مؤسسهای دیگر بدهد که از اساس محتوای فعالیتش کار اجرایی نیست بهنظر شما یک نقص نیست؟
در ادوار برگزاری نمایشگاه کتاب تهران همواره اینگونه بوده که از همکاری تمام زیر مجموعهها استفاده شود. این موضوع در مورد خانه کتاب یا مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی هم صدق میکند؛ یعنی دوستانی که در این دو مجموعه مدیریت میکنند همواره در شورای سیاستگذاری حضور داشته و دارند. در زمینه اجرایی هم از پشتیبانی هر دو مجموعه استفاده شده است. پس در قدم اول اینگونه نیست که اگر یک مجموعه بهعنوان برگزارکننده اصلی نبود، در کل فرایند برگزاری نمایشگاه حضور نداشته باشد. اما من هم موافقم که از نقطه نظر منطقی مؤسسهای که از ابتدا برای برگزاری نمایشگاه کتاب تأسیس شده است، این کار را دنبال کند. البته پیش از این هم خانه کتاب تجربه برگزاری نمایشگاه کتاب را داشته که گمان میکنم دوره شانزدهم بوده است. از سوی دیگر خانه کتاب در سالهایی که در زمینه امور محتوایی نمایشگاه فعالیت کرد کارنامه خوبی از خود به جا گذاشته و در مجموع اجرای نمایشگاه از سوی این مجموعه چندان بیربط هم نیست. اما باز هم میگویم دیدگاهی که ناظر بر برگزاری نمایشگاه توسط مؤسسه نمایشگاههاست بهنظر منطقیتر بهنظر میرسد.
- قبول دارید که تغییرات مدیریتی امسال هم تابعی از تغییر برگزارکننده اصلی بوده؟ شما با این تغییر و تحول گسترده در ترکیب مدیریتی امسال چقدر موافق هستید و آیا گمان نمیکنید چنین جابهجاییهایی در اصل به ضرر نمایشگاه تمام میشود؟
استفاده از تجربه در هر زمینهای یک امر منطقی و عقلانی است و هرکس این اصل را نپذیرد درست برخلاف منطق حرکت کرده است. اما در مورد نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران باید گفت که بهرغم تمام تغییرات مدیریتی در 25 سال گذشته نمایشگاه، آنچه اتفاق افتاده به نسبت سایر تغییرات مدیریتی، بهویژه در حوزه رویدادهای فرهنگی بسیار پایین و حداقلی بوده است. چنین وضعیتی را شما در کمتر تیم مدیریتیای آن هم در طول 25 سال شاهد هستید. حتی در دوره نوزدهم نمایشگاه که یکباره تغییرات عمدهای صورت گرفت، بازهم از تیم قبلی در شورای سیاستگذاری و کمیتهها حضور داشتند که نمونه آنها خود من، آقای حجتی، مدیرعامل سابق مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی و آقای دکتر وصفی بودند که از قضا آقای وصفی هنوز هم در تیم برگزاری نمایشگاه حضور دارد. هرکدام از ما بین 10 تا 15 سال در برگزاری نمایشگاه مسئولیت داشتیم که نشاندهنده یک ثبات نسبی مدیریتی در این حوزه است. از سوی دیگر باید بپذیریم برخی از تغییرات هم در طول ادوار برگزاری اجتنابناپذیر بوده است. برخی هم البته با تدبیر همراه نبوده اما تأکید من بر این است که دورههای مختلف با یک منحنی منطقی در حوزه تیم برگزاری همراه بوده است.
- پس شما چندان هم با تغییرات مدیریتی عمده در نمایشگاه امسال مخالف نیستید؟
سخن من از زاویهای دیگر است. من معتقدم استفاده از نیروهای جدید و به کارگیری نیروهای توانمند جدید در بسیاری از مواقع منجر به اتفاقات بزرگ و مثبت شده است. اگر چه در برخی مواقع هم کاملا خلاف آن مصداق پیدا کرده و ممکن است نتیجه مطلوب حاصل نشده باشد.
- اگر بخواهیم مصداقی نگاه کنیم در مورد خود شما که سابقه حضور در برگزاری حدود 15 دوره نمایشگاه را داشتید، نظرتان چیست؟ معتقدید تغییر شما از آن دسته تغییراتی بوده که به نفع نمایشگاه است یا اینکه به کارگیری نیروی جدید به کل فرایند برگزاری لطمه وارد خواهد کرد؟
به هیچ عنوان منطقی نیست من درباره خودم، کارنامهام و جایگزینی فرد دیگری به جای خودم نظر بدهم. شاید تنها چیزی که بتوانم بگویم این است که من در حال حاضر به هیچ عنوان احساس تغییر ندارم. نگاه من این است که چند دوره مسئولیتی برعهده من بوده و الان این مسئولیت برداشته شده است. در همین دوره از نمایشگاه هم تلاش کردم و درصد قابل توجهی از کار را پیش بردم. در خود معاونت امور فرهنگی و پیش از صدور احکام جدید حدود 10 جلسه ستاد اجرایی نمایشگاه امسال را برگزار کردم که بهطور میانگین در هر جلسه نمایندگانی از حدود 20 نهاد، ارگان و دستگاه حضور داشتند. برخی از این جلسات تا بیش از 5 ساعت به طول میانجامید و بسیاری از مکاتبات مورد نیاز نمایشگاه در همین مدت انجام شد. این اتفاقات تا روز 17اسفندماه پیش رفت و در شکل برنامهریزی نمایشگاه مؤثر بود. الان هم خودم را جدای از مجموعه نمایشگاه نمیدانم و بارها به مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کردهام که کماکان اگر کمکی از من برآید در خدمت نمایشگاه هستم. دلیلش هم این است که نمایشگاه کتاب تهران را متعلق به مردم و نظام جمهوری اسلامی میدانم و هر تجربهای را که در این نمایشگاه به دست آوردهام مرهون اعتماد نظام به خود میدانم بنابراین از هیچ کمکی دریغ نکرده و نخواهم کرد.
- آقای قبادی حالا که از مجموعه برگزارکنندگان نمایشگاه فاصله گرفتهاید، شاید بهتر بتوانید نگاهی به عملکرد گذشته خود و همکارانتان داشته باشید. بهعنوان مثال هنوز هم فکر میکنید مصلای امام خمینی (ره) بهترین مکان برای برگزاری نمایشگاه است یا اینکه معتقدید نمایشگاه باید صاحب یک خانه دائمی شود؟ به عبارت دیگر هم اکنون جابهجایی نمایشگاه از محل دائمی نمایشگاههای تهران به مصلی را چقدر کارشناسی میدانید؟
اگر به دلایل و چرایی اصلی تغییر مکان نمایشگاه برگردیم خیلی از مسائل روشن میشود. واقعیت این است که تغییر محل نمایشگاه در سال85 و مقارن با دوره نوزدهم کلید خورد اما این به آن معنا نیست که ما پیش از آن هیچ مشکلی با محل دائمی نمایشگاهها نداشتیم. چرا، مشکلات وجود داشت اما مجموعه برگزارکنندگان سعی میکردند کمتر این مشکلات را به بیرون منعکس کنند. تا مراسم افتتاحیه دوره نوزدهم که آقای رئیسجمهور با آن جمله معروف و مشهور بنای تغییر مکان را گذاشتند و گفتند: «اگر سال آینده نمایشگاه در این مکان برگزار شود دیگر من به نمایشگاه نخواهم آمد». بدون تعارف این جمله در جابهجایی تأثیر داشت و شاید بتوانم بگویم بیشترین تأثیر را هم داشت. اما پیش از آن هم موضوع تغییر مکان مطرح بود. واقعیت این است که محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی دیگر ظرفیت برگزاری نمایشگاه کتاب را نداشت. این مکان مشکلات بالقوهای داشت که به محض برگزاری نمایشگاه کتاب سر باز میکردند. مهمترین عامل هم محدودیت ظرفیت و فرسوده شدن ساختمانهای نمایشگاه بود. از سوی دیگر به محض آغاز بهکار نمایشگاه، مشکلات ترافیکی شروع میشد که کل محور شمال به جنوب و برعکس تهران را درگیر کرده و تمام رفت و آمد شهر را در طول 10 روز برگزاری مختل میکرد.
- بنابراین شما پس از سالها تأیید میکنید که دلیل اصلی تغییر مکان نمایشگاه همان جمله مشهور آقای احمدینژاد بوده؟
آن جمله یا بهتر بگویم آن دستور باعث شد که روند تغییر مکان سرعت پیدا کند اما پشت این جابهجایی اتفاقات مهمی در جریان بود و مسئولان دورههای گذشته نیز همواره در مورد برگزاری نمایشگاه در محل سابق بحث داشتند که هیچگاه جنبه عملی به خود نگرفت. اما بعد از دوره نوزدهم و سخنان رئیسجمهور این موضوع شکل جدی به خود گرفت و کمیتهای تشکیل شد تا مراحل جابهجایی محل نمایشگاه کتاب را بررسی کند. از قضا مسئولیت آن کمیته هم با من بود. من و همکارانم در کمیته مذکور محلهای احتمالی را مورد بررسی قرار دادیم و با شناسایی محلهای جدید تلاش کردیم موضوع به جریان بیفتد. مکانهایی را هم که از قبل از سوی شورای اسلامی شهر و شهرداری تهران مورد بررسی قرار گرفته بود بازدید کردیم و با امکانات آنها از نزدیک آشنا شدیم.
- فکر میکنم یکی از مکانها، محل سابق کارخانه سیماچوب وابسته به صدا و سیما بود؟
بله، آنجا از قبل مورد نظر شورای شهر و شهرداری تهران قرار گرفته بود اما با بررسیهایی که انجام دادیم، دیدیم که برگزاری نمایشگاه در آنجا به هیچ عنوان عملی نیست. در واقع فضای آنجا برای برگزاری نمایشگاه کتاب کفایت نمیکرد. مکانهای دیگری هم بررسی شد که حرم مطهر حضرت امام(ره) و ورزشگاه 100هزار نفری آزادی از آن جمله بودند. چند گزینه دیگر هم شناسایی شدند و ساعتها از آنها بازدید میدانی صورت گرفت. گروههای کارشناسی بسیاری دعوت به همکاری شدند و روی موضوع کار کردند تا سرانجام مصلای امام خمینی(ره) هم بهعنوان یکی از گزینهها مطرح شد.
- اما ورزشگاه آزادی که شما میفرمایید هیچ امکانی برای برگزاری نمایشگاه به شکل بالقوه نداشته و هنوز هم ندارد. چطور آنجا مطرح شد؟
از سوی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی و چند تن دیگر از اعضای کابینه موضوع ورزشگاه آزادی مطرح شد و آقای علیآبادی، رئیس سابق سازمان تربیت بدنی نیز قولهایی درباره استاندارد شدن فضای ورزشگاه آزادی برای برگزاری نمایشگاه کتاب داده بودند؛ از جمله اینکه قرار بود خط مترو تا آنجا برود و خود آقای علیآبادی علاقهمند بود در محوطه باز ورزشگاه سالنهایی را طراحی کنند که برای این موضوع قولهایی را هم داده بودند. خاطرم هست که این سالنها قرار بود چند منظوره باشد تا بتوان از آنها استفاده عمومی نمایشگاهی کرد. اما به هر شکل آنجا از نظر ما گزینه مناسبی نبود. موضوع جدا شدن بخشهای داخلی و خارجی نمایشگاه هم مطرح بود. به این صورت که نمایشگاه کتابهای خارجی در محل سابق باشد و ناشران داخلی در مصلی مستقر شوند که این پیشنهاد هم اجرایی نبود. در نهایت امر، مصلی بهعنوان بهترین گزینه مطرح شد. به ویژه آنکه پیش از آن، دوره چهاردهم نمایشگاه بینالمللی قرآنکریم هم در این مکان برگزار شده و تا حدودی این مکان امتحان خود را برای میزبانی نمایشگاه کتاب پس داده بود.
- اما بسیاری از ناشران و حتی نویسندگان در آن سال به تغییر مکان نمایشگاه معترض بودند.
متأسفانه این اتفاقات رخ داد و برخی موضع منفی گرفتند. برخی از در تحریم نمایشگاه وارد شدند و میتوان گفت بسیاری از واکنشها شکل غیرواقعی و حتی غیرفرهنگی به خود گرفته بود. باید بگویم انتقال محل برگزاری نمایشگاه به مصلی محاسن بسیاری داشت اما خالی از عیب هم نبود. مهمترین عیب هم آن بود که از اساس این مکان برای برگزاری نمایشگاه طراحی نشده بود، بنابراین برنامهریزی سختی نیاز داشت تا به شکل حداقلی این مکان ویژگیهای نمایشگاه را به خود بگیرد. از این بابت برای برگزارکنندگان نمایشگاه فرایند طاقتفرسایی آغاز شد. اما محسنات بسیاری هم داشت که بیشتر متوجه مردم و ناشران بوده و هست. در مورد ناشران اتفاقات مثبتی در حیطه فروش و افزایش آن رخ داد. برای بازدیدکنندگان هم دسترسی به مراتب آسانتر از قبل شد چرا که وجود 2ایستگاه مترو در 2ضلع اصلی مصلی و امکان تردد با سایر وسایل نقلیه عمومی همچون اتوبوس و تاکسی فراهم شده بود. در نهایت معتقدم جابهجایی نمایشگاه برای مردم و ناشران موفقیتآمیز اما برای برگزارکنندگان و مسئولین اجرایی نمایشگاه بسیار طاقتفرسا بوده و همچنان هست.
- یعنی به غیر از سنگینی فشار کار برای مسئولان، برگزاری نمایشگاه در مصلی هیچ عیب و عارضه دیگری ندارد؟
اینگونه نیست. به هر حال نمایشگاه کتاب تهران نیاز به محل مناسب و دائمی دارد. البته در این زمینه شورای اسلامی و شهرداری تهران زحمات بسیاری کشیدند و برای ساخت نمایشگاه بینالمللی تهران طرحها و برنامههایی دارند. در همان سال نخست برگزاری نمایشگاه در مصلی نیز ما شاهد بارندگی شدید بودیم که تبدیل به یک معضل شد و انصافا در آن مقطع کمیسیون فرهنگی شورای شهر و شهرداری تهران کمکهای شایانی در حل موضوع کردند. باید گفت که نمایشگاه کتاب همچنان مستاجر است و باید صاحبخانه شود. این را هم بگویم که اگر قرار است برای نمایشگاه کتاب مکانی ساخته شود باید 2موضوع را درنظر گرفت؛ یکی اینکه حتما در داخل خود سایت نمایشگاه ایستگاه مترو تعبیه شود و دیگری آنکه مساحت مناسبی برای آن درنظر گرفته شود. در همین دوره از نمایشگاه 120هزار مترمربع فضا به نمایشگاه اختصاص داده شده است که از دیدگاه من این کف آن چیزی است که باید باشد. من میدانم که در این مساحت بسیاری از ناشران امکانات مناسبی نخواهند داشت و نیازمند فضای بیشتری هستند؛ بنابراین نگاه به این موضع هم بسیار اهمیت دارد.
- از تمام این صحبتها بگذریم، امسال شما پس از سالها بهعنوان بازدیدکننده به نمایشگاه خواهید رفت و فراغبال بیشتری برای استفاده از فضای نمایشگاه خواهید داشت. فکر میکنید در نمایشگاه کتاب امسال بیشتر مشتری کدام بخش باشید؟
بله باید بگویم که من امسال حتما به نمایشگاه خواهم رفت و میدانم بخش عمدهای از زمان حضورم در نمایشگاه به دید و بازدیدهای متعدد با دوستان، مسئولان اجرایی، ناشران محترم و پدیدآورندگان کتاب خواهد بود. بنابراین این موضوع وقت زیادی از زمان حضورم را به خود اختصاص خواهد داد. به جز آن، دوستان از من برای حضور در چند نشست سرای اهل قلم دعوت کردهاند که با افتخار در آن برنامهها هم حاضر خواهم شد. بخشی از وقتم هم به دیدن غرفهها و کتابها خواهد گذشت و اینکه بتوانم کتابهای مورد علاقه خودم را از نمایشگاه تهیه کنم.
- چه کتابهایی را در چه موضوعاتی مدنظر دارید؟
بهطور طبیعی و بهدلیل رشته تحصیلیام که مدیریت فرهنگی است کتابهای این حوزه را مطالعه میکنم اما علاقه شخصی خودم به مطالعه تاریخ معاصر است که تلاش میکنم در این دوره کتابهای مناسب این حوزه را تهیه و مطالعه کنم.